ایستگاه آخر
خطوط سیاه وسفید صورتمو خط خطی می کرد گاهی به جلو پرت می شدم وگاهی به عقب .
هنوز چند لحظه نگذشته بود که با جیغ بنفش پسر بچه ای شیطون از خواب بیدار شدم .ونقش ونگار صاف وساده ی پلکام کنار زده شد درست عین یک پرده ی نمایش. ومن شدم تماشاچی نمایشی تکراری.
در ابتدای نمایش دست دزد شعبده بازی از کنار چند نفر سبز شد
ودستمزد دخترکی غرق شده در طوفان زندگی رو با یک چشم به هم زدن به یغما برد .
اون طرف تر چراگاهی از چشم بود. چند تا جوون مشغول چشم چرونی بودند وبه هر خانمی خیره می شدند مثل بزبز قندی٬ سبزه های خودرو رو نشخوارمی کردند.
در لابه لای این صحنه ها پسرک به ظاهرفقیری لی لی کنان وارد شد .عصایی زیر بغل داشت نه برد نه آورد شروع به تعریف کردن زندگینامه ی کوزت کرد مردم هم که بدشون نمیومداسمشون در تاریخ ادبیات جهان ثبت بشه ژان وار ژان وار دست به جیب شدند وبا یک صد تومانی٬ نهایتا دویست تومانی به استقبال دروغای پسرک رفتند یکی تو اون جمع بلند نشد بگه آخه کوزت دختر بود نه پسر .
نفهمیدم چی شد وقتی نمایش تموم شد پسرک پا در آورد وجلدی از صحنه بیرون پرید عجب نمایشی! منم دیگه داشت باورم می شد با خودم گفتم چرا این پسره گدایی می کنه می تونست بره هالیوود کلی کاسب شه.
دیگه پلکام از خستگی خودشونو نمی تونستند تحمل کنند تا چه برسه به تحمل این صحنه ها .
آماده شدم برای فاز دوم خواب٬ هنوز سرم رو میله جا نگرفته بود که راننده ی اتوبوس ترمزی نتراشیده نخراشیده گرفت وبا هیبتی طلبکارانه فریاد زد: بلیطاتون... ایستگاه آخره.
کلامی چند با خوانندگان :سلام سلام من اومدم تابگم از روزگار سلام به کسایی که تواین مدت منو همراهی کردن نظر دادن و کشتی روح منو تو دریای طوفان زده ی واقعیت ها به ساحل آرامش رسوندن.برای شما وبه خاطر شما می نویسم.
بریم سر اصل مطلب :
بر شیر نفست سوار شو قبل از اینکه سر بره .
از بس به قبر خودم سنگ زدم سنگ قبر شدم.
شب آبستن روز است برای خلقت روشنی .
گاهی قطره دریا میشه ٬گاهی دریا قطره هم نمیشه
ما آدمامثل قطره ی بارونیم اگه دریا نشیم انگار اسراف شدیم.
۱- در پیچ وخم زندگی به جای پیچ شدن وگره انداختن به قلب آدما ٬پیچ گشتی بشیم وگره باز کنیم.
۲-اگه مارکوپولو هم بشی نمی تونی جهان قلب منو فتح کنی.
۳-دنیا پسته ی خندانیست در حال خندیدن به من وتو .
۴-هرجا که باشی برای فهمیدنش مترجم لازم نیست :لبخند
۵-اگه یه آجر از دیواری که بین من وتوست مال من بود روش می نوشتم ...